بچه ها ی چیییییییز خییییییییلی جالب یادم اومد بگم براتون
من هفت،هشت ساله که بودم ی مدت طولانی بعضی شبا، مثلا شاید یکی دوشب درمیون توی خواب روحم به شیراز سفر میکرد،میرفتم پاسارگاد و تخته جمشید و....
جالب اینکه تا اونموقع من اصصصلا شیراز نرفته بودم و اونجاها رو ندیدم بودم تا 15 سالگی ک اولین بار رفتم و یاد خوابای بچگیم افتادم!!
اینقدر اونموقع ها میترسیدم و چون تو خواب میفهمیدم که خوابم و این هم روح منه که اومده اینجا، به بابام سفارش کردم که هروقت توخواب صداش زدم یا دسشو تکون دادم فوری بیدارم کنه...
بعد اون شب ک با بابلم بیدار شذم دیوه اون خوابارو نذیدم