2737
2734
عنوان

دو دلم زندگی با مادرشوهر

| مشاهده متن کامل بحث + 1320 بازدید | 96 پست
اخ گفتی!! خاهرم میومد خونه ی ما کلی به شوهرم غر میزدن و کلی پارازیت مینداختن منو صدا میزدن به بهونه ...

دو روز پیش خواهرم اومد همشون اومدن رو حیاط که معذب بشه از پله ها می اومد بالا موقع رفتن رفتم همراش مادرش و خواهراش از تو پنجره نگاه میکردن 

این خانومایی ک میگن جدا بشین بخاطر مادرشوهرا خودشونه تجربه زندگی شخصی خودشون...نظر واقعی کسی نمیده

عزیزم من تجربه زندگی توی خونه ویلایی هزار متری توی بالاشهر با مادر همسرمو دارم ولی خداساهذه که زندگی توی هشتاد نود متری و مستقل واسم آرزو بود...  تازه خانواده همسر من فوق العاده به روز بودن


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

نرو که مثل ... پشیمون میشی، من با اینکه خانواده شوهرم باکلاسن و زیاد کاری به کارم ندارن افسردگی گرفتم والا، دو ماه و نیم مسافرت بودن، فردا دارن برمیگردن، اصلاً حالم سر جاش نیست، باز استقلالمو از دست میدم، باز شوهرم می افته دنبال مامانش 😒😒😒

حال من، حال اون آدم زخمیه      که خودش دیده زخمش چقد کاریه، اما جایی نمیره      خوش نشسته بمیره...
2728

همه جوانب بسنج ببین ترجیح خودت چیه عزیزم

من که با پدرشوهر و مادرشوهرم بهشتم نمیرم

مرو راهی که با ریگی بلغزی            مشو بیدی که با بادی بلرزی تو را قدر و تو را قیمت، گران است        مکن کاری که یک ارزن نیرزی...

خب وام بگیرید بدید پول پیش، یه خونه رهن کنین

۲ تومن برای دو نفر اول زندگی میرسونه

اگه دوتا جمله گهربار (به من چه و به تو چه) سرلوحه زندکی باشه خیلی راحت تر زندگی میکنیم!
2738

عزیزم زن داداش من 4 ساله که بالا سر مامانم اینا میشینه. دروغ چرا اوایل زندگیشون شاید تا یک سال اول مشکلات بود البته در حدی که مثلا زن داداشم هر ماه یا هر دو ماه میرفت شهرستان پیش خانوادش و کلی میموند و کارای برادرم با مادرم میشد خورد و خوراک و لباس شستنو.. حتی تا چند ماه اول زن داداشم لباسای شوهرشو نمیشست ! اینش خیلی سخت بود با این حال همیشه سعی میکردن حرفی نزنن . بعدم که باردار شد چون استراحت مطلق بود و مادرش شهرستان بود مامانم میرفت بالا و خودش همه کاراشو میکرد غذا میبرد براشون حتی ظرفا هم خودش میرفت میشست ! 

اما الان که داداش دومیم میخواد ازدواج کنه بازم زن داداشم میگه من همین بالا میمونم چون خداییش خیلی هواشو دارنو زیاد دخالت نمیکنن . شکر خدا رضایت دو طرفه هست 

شادی روح مادرشوهرم صلوات بفرستید  اَستَغفِرُالله رَبّی وَ اَتوبُ اِلَیه 
این خانومایی ک میگن جدا بشین بخاطر مادرشوهرا خودشونه تجربه زندگی شخصی خودشون...نظر واقعی کسی نمیده

استارتر که داره میگه..مادرشوهرش دخالت میکنه.از اون مادرشوهر آروم و خوبها نیست که بتونه باهاش کنار بیاد

دو روز پیش خواهرم اومد همشون اومدن رو حیاط که معذب بشه از پله ها می اومد بالا موقع رفتن رفتم همراش م ...

اخخخخ که چه قدر بده..

حالا خاهره من اصن ادم حسابشون نمیکنه و معذب نمیشه،حتی دیرترم میرفت😩 

ولی خودم بدم میومد از کاراشون

میشه برا ارامش دلم یه صلوات بفرستی 😔                   خداجونم تنهام نذار😢💔
شده غذا  نخور ولی جدا باش ....از من بشنو که دارم کنارشون زندگی میکنم بخدا از زندگیم ده سال عقب ...

ای وااای عزیزم شما چقددرررر شبیهههه منییییی.شرایط منم دقیقا مثل شماس متاسفانه...اون پنجره رو خوب بودی.واس من بیس چهاری پشت پنجرس...جوری شده دلم میخاد ب مامان بابامم بگم ک دیگ نیان اینجا...از بس ک همچیو رفت و آمدارو زیر ذره بین قرار میدن...

آیا می تونی زندگی و روابط خودت و همسرتو با مادر و پدرش کنترل کنید 

چون هر دوتاتون حریم خصوصی لازم دارین و احترام به حقوق دیگری و صبر و صبر 

اگر اینارو هیچ کدوم از دو طرف ندارین بهتره جدا زندگی کنید چون واقعا ارزش نداره برای مبلغ ۴۰۰ تومان کرایه اعصاب و روان هر دو طرف بهم بریزه 

اجاره نشینی شاید باعث بشه همسرتون بیشتر و سریع تر به این فکر بیفته که خونه بخره همون طور که الزاما با خانواده همسر زندگی کردن دلیل نمیشه که پولاتونو پس انداز کنید

و بتونید مستقل بشین 

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز