رفت و امد زیاد با خانواده شوهر همین میشه دیگه . واسه چی شوهرت نیست تنها پا میشی میری اونجا ؟
الان مقصر خودتی خودتو بی ارزش کردی
وااااا چه رفتاربدي دارن ...
شما به شوهرت بگو واسه مامانش توضيح بده كه خودش گفته نمياد و غذا نميخواد . بعدشم بگه كه اينكه غذا كي درست ميكنيم و نميكنيم به خودمون مربوطه . ديگه ام انقد نريد خونشون . همسرتون اگه دوست داره بره . شما ارتباطتتو كمتر كن
من باشم دیگه پامو نمیزارم خونشون
دقیقا مثل مادرشوهر من
فقط باید از همین الان احترام خودتو نگه داری
چه معنی داره دیگران به آدم بی احترامی کنن
یه ذره رو خودت کار کن هر چقدر اصرار کرد نمیرفتی فکر میکردی روزه ای
باید بفهمن باید احترام دیگرانو نگه دارن حالا یه املت این همه بلوا نداره
اینم بگم مادر شوهر پر روی من اگر باشه رو تو کم میکنه به شدت حریفه
به نظرم با یک مشاور خبره هم صحبت کن چون منم از اول مشکلم همین بود هنوزم همینه پاشون وسط زندگیمونه
تقصیر ایشون نیست.ساعت دو وقت ناهار هست.اصلا زمان خوبی نرفتید.همین برداشت میشه که برای غذا رفتی .همسرتان هم که دنبال غذا گشته.جوخوبی درست نکردید
خوبی که از حد بگذرد نادان خیال بد کند
دیشب بودی میخاست بشینی خونت ... شوهرتم میومد خونه خودتون ...انقد که رفتین خز شدین وظیفه نداره جلو مهمون تو ضایع کنه ویشب تو کمک کردی..
امروز یک املتو زورش اومد بپذه...
ساده ای میگفتی مامان جان یک املت چکار داشت ک من بیام کمک ۵تا گوجه و دو تا تخم مرغه دیگه...والاااا
آسی نگو که شوهرتم عین املت اونجا وایساد ونگاه کرد😤😤😤😤😬😬😠😠😬😬
به مادرشوهر جماعت رو نده ،الانم باهاش سرسنگین باش اجازه نده ب خودش باهات اینجوری بحرفه
خیلی عجیبه.انقدر کمک کردی تازه طلبکارم هستن که چرا دوباره نرفتی کمک.تازه باهات بد حرف زده دوباره رفتی سفره انداختی.عزیزم دیگه خیلی رو دادی بهشون ببخشید.بعد به شوهرتم بگو چرا میگی ناهار نمیخوام بعد میری اونجا ناهار میخوری؟ کلا رفتارشون خیلی جالبه.
