2733
2739
عنوان

فاطمه2000a لطفا بیا بگو چکار کردی نگرانتیم شوهرت چکار کرد

| مشاهده متن کامل بحث + 25193 بازدید | 712 پست
وای خدا ادم واقعا میمونه چی بگه اون لحظه .اخه بتوچه دختر پررو .واقعا ک خیلی حسودیتو میکنه و درگیرته ...

نه من‌نرفته بودم 😂ولی خوب مگه چ ایرادی داره...خیلیاخیلی جاهانرفتن دیگه...عزیزم

بویِ روزهای خوب می آید...

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

ممنووووون عزیز دل بیبی چکم هاله انداخته دعا کن فردا ازمایشم مثبت شه و بچه سالم بدنیا بیاد .اخه سقط د ...

من برات صدتا صلوات میفرستم امروز ایشالله فردا خبر خوب بهمون بدی جانم

صبر کن سهراب قایقت جا دارد؟من از همهمه ی اهل زمین بیزارم...
2728
فاطمه بخدا من از دست این سکوت بیجای تو دارم سکته میکنم این روند و در پیش بگیری کلات پس معرکه است&nbs ...

دورازجون آخه عزیزم چی بگم من ازتنش ودعواخیلی میترسم‌نمیتونم ازخودم دفاع کنم

بویِ روزهای خوب می آید...
من برات صدتا صلوات میفرستم امروز ایشالله فردا خبر خوب بهمون بدی جانم

وای مهربوون دستت درد نکنه عزیز ان شالله ب حق نفسای حق شما باردار باشم و برام بمونه و سالم بدنیا بیاد

عاقااا صلوات میفرستیدبرای سالم 
2738

خیلی دلش شکسته بود ...من خیلی بدم خودمونمیبخشم...گفت خوردم کردی فاطمه نداری خانوادمومدام میکوبی توسرم همش باخودم میگم خدایاچی میشدمامانم یه حداقل حقوقی داشت که نخوادزیردست بچه هاش باشه...گفت من خیلی جاهاب توحق میدم توام کم سنی دلت میخوامثه بقیه هم سن وسال هات بهترین دوران وتجربه کنی اما ازبد روزگارنصیب مردی شدی که دنیای گرفتاریه...گفت خیلی دلم میسوزه‌ باخودخواهی تمام اول دلم براخودم میسوزه بعدبراتو بعدم خانوادم همش باخودم میگم پول چکاراکه نمیکنه خدا...اگه مامان من وضعش خوب بودهم عزت واحترامش بیشتربودهم اینکه زندگی ماآروم تربود...منم نمیخواستم مداااام ب یخچال مامانم پول کلاس زهرا...خرج مراسم محمد...ب دست آوردن دل تو وهزارتاچیزدیگه فکرکنم...اون موقع میتونستم برات بشم بهترین مرد دنیا...گفت توعقده هات گفتی این بچه اومدنش تقصیرتوبوداین حرفت یعنی ازمن بچه نمیخواستی فاطمه این حرفت نابودم کرد...من هیچی نبودم تاحالابرای تو...توحتی یه جاهم نبوده ک تواین زندگی حس سرخوشی بهت دست بده فقط پرشدی ازحسرت وگلایه...گفت ازنوجوونی کارکردم وجون کندم تاحالابه یه دخترنگاهم ننداختم گفتم خودم خواهردارم مامانم بیوه اس نگاهموکنترل کردم که وقتی توشهزغریب جون میکنم خدانگه دار ناموسم باشه بعدحالا تومتهمم میکنی ب اینکه با زنداداشم ک ناموس خودمه رابطه دارم فاطمه واقعااین حرفت داغم کرد...من باورم نمیشه این حرف وازتوشنیدم همش خودموسرزنش میکنم ک چراباخودخواهی تمام تورو واردبدبختیای خودم‌کردم من توزمان دوستیمون دوباررفتم مشاوره میدونستم روحیاتت بامن فرق داره مشاوره تاکیدکردازدواجتون غلط اما من عشق کورم کرده بودنزاشتم توام خوشبخت شی وآرامشوتجربه کنی...همش میگم علی تونبایدازدواج می کردی نبایدفاطمه روگرفتارمی کردی من اگه مردبودم بعدسروسامون دادن زهراومحمدازدواج میکردم حالام سرگردون موندم تواین زندگی واقعانمیدونم راه درست وغلط کدومه

00:57:30 | 

بویِ روزهای خوب می آید...
نه من‌نرفته بودم 😂ولی خوب مگه چ ایرادی داره...خیلیاخیلی جاهانرفتن دیگه...عزیزم

نه هیچ ایرادی نداره اخه حیف شد شوهرت نشنید این حرفشو .خب اومدیدن خونه چیشد چی گفتین

عاقااا صلوات میفرستیدبرای سالم 
عزیزدلم من سکوووت کردم فقط هیچی نگفتم خیلی ازخودم عصبیم واقعا ک چراحرفی نزدم شوهرم کنارداداشش مشغول ...

چرا جواب ندادی بگی حالا شوهرم گفته من باردارم شمارو بفرسته تنهایی وگرنه میخواست برا خودمونم بگیرع

خانومایی که زندگی زناشوییتون سرد شده حتماااا یه سر به تاپیک اسکرین شات پیام های  منو شوهرم بزنید و فایل صوتی کلید مرد دکتر حبشی رو دانلود کنید و گوش کنیدو عمل کنید بهش و عشقو برگردونید به خونه هاتون❤ برای همه چیز درمانی هست به جز مرگ پس هرگز نا امید نشید❤😍❤
دورازجون آخه عزیزم چی بگم من ازتنش ودعواخیلی میترسم‌نمیتونم ازخودم دفاع کنم

دعوا چرا با لبخند اینجوری حساب کار دستش میاد میفهمه یکی بزنه یکی میخوره پس میکشه عقب اون باهرهر و خنده دور از چش بقیه به تو چیزی میگه تو با هاش گلاویز شدی نه حالا سکوت کردی باید منتظر بعدی باشی اما اگه تو عالم شوخی میزدی تو پرش میفهمید چی به چیه .تازه باید از این حرفش تا میتونی جلو شوهرت مانور بدی و با دعوا نه با حالت درد و دل 

صبر کن سهراب قایقت جا دارد؟من از همهمه ی اهل زمین بیزارم...

من گفتم‌تواشتباه میکنی من‌اگه دنیارم ب پای مامانتوزهرابریزی ناراحت نمیشم...توخودت میدونی ک چقددوسشون دارم گفت پس چرامیگی اول یخچال اوناروپرمیکنی بعدخودمون گفتم بخدامنظورموبدفهمیدی من میخوام اولویت باشم همین...گفتم توبهترین مراسموبرا نسترن گرفتی بعداون سرکوب من کردک طلابایدشیک وساده باشه ازطلای دورنگ ودهاتی بدم میا...یامن دوست ندارم ک میگفت شمال بریم فاطمه نیاد...گفت مگه من خودم جوابشوندادم پس حرص خوردنت چیه؟بعدگیریم گفت طلای تو دهاتیه میگفتی هرروزی یه چیزی مد همین تمام...کشش نده یه چیزی روگفتم من بهش گفتم من باعلی رابطه نداریم اونم گفته هیج مردی نمیتونه نداشتن رابطه روتحمل کنه حالایااززنش سرده یاسرش جای دیگه گرمه اینوک گفتم خیلی عصبی شدگفت من ب توچی بگمممم؟چندباربهت گفتم ک مسائل زناشوویمونوجارنزن زشته والابخدا من ازخجالت آب میشم تو چ جوری درباره خصوصی ترین کارمون رفتی توضیح دادی؟گفتم اشتباه کردم اونم براتوبوس فرساداین حرفم زده بودمن شک ب دلم افتادبخداباردارم حساس شدم خودمم از اون حرفم پشیمونم...گفت این کار زشت دیشبتوتوهینی ک کردی روتوجیه نمیکنه عزیزم...گفت فاطمه من همش ترس از دست دادنتودارم همش میگم این زندگی دوومی نداره فاطمه خسته شده منونمیخواهمش میتزسم بزاری بری همش میتزسم تنهاشم ...توکارم یه لحظه آرامش ندارم ذهنم درگیره بزارزندگیمون آرامش بگیره بیاب هم کمک کنیم

بویِ روزهای خوب می آید...
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز