خب بنظرم وقت خوبیه .ب شوهرت پیام بده بگو شب ب همه بگه ک این بلیط کیش پیشنهاد تو بوده .بعد خودت در ادامه حرف شوهرت میگی اره دوسداشتم برید حالو هوا عوض کنید .اینجوری از تو هم تشکر میکنه جاریت .اگر هم نکرد باز زبونت درازه ک چرا تشکر نکرده.
فاطمه جان حتما اون پیشنهاد رو ک برادر شوهرت کنار مادرشوهرت اینا خونه بگیره رو بده .همون حرفایی ک توی اون پستم زدم رو بگو (ک گفتم ببینیم هنوزم عروس خوبی میمونه یا نه)
فاطمه جان توی تاپیک قبلیا یکسری از خانما گفتن تاپیک رو ب شوهرت نشون بده اما هیییچوقت این کارو نکن چون دیگ بهت اعتماد نمیکنه .
بنظر من شوهرت خیلی قشنگ و متین حرف میزنه این یه حُسنه اصلا شبیه بابابزرگا نیست مهربونه فقط اشکالش اینه ک (بهش بگو من زنتم اما مهربونی و علاقه ات بمن جلوی بقیه مث علاقت ب خاهرته)در صورتی ک زنه ادم فرق میکنه من فقط ازت توجه میخام همین.و اینکه توام اگر میبینی من یجاهایی شلوغکار میشم دل ب دلم بدی و کودک درونت رو فعال کنی نه سرکوب.منم قول میدم بیشتر جاها خانمانه تر رفتار کنم .
فاطمه جان برای کادوی بارداریت چی گرفت شوهرت؟
ی طلای خوب ازش بخواه با ناز و عشوه .سر هر مناسبتی ی تیکه طلا بخواه ازش عادتش بده .
سیسمونی رو هم چیزای کوچیک رو بابات بخره با مهربونی و عطوفت از شوهرت بخاه و بگو من بابام تازه جهاز داده دلم نمیاد سر سال نشده سیسمونی ام بده تخت و کمد و کالاسکه رو خودمون بگیریم (ینی شوهرت) (اما کسی از خانواده شوهرت نفهمه)
یه نکته طلایی میخام یادت بدم اینکه هر بحث و کدورتی داشتین اصلا و ابدا جلوی خانواده شوهرت اخم و تخم نکنی و بیشتر بهش برسی .
بنظرم میاد اون حرفی ک جاریت گف داداش ول فاطمه کن خودمون بریم شمال خوش میگذره ازینجا آب میخوره ک فهمیده تو اهل اخمو قهری و شاید فکر کرده تو کاره ای نیستی توی تصمیم گیری ها وبخودش اجازه زدن این حرفو داده ک فوق العاده از بی سیاستیش بوده این حرف.
تو با نشون دادن اینک بلیط قشم پیشنهاد تو بوده درواقع نشون میدی ک در تصمیم گیری ها نقش داری .