فاطمه2000a لطفا بیا بگو چکار کردی نگرانتیم شوهرت چکار کرد

واسه شام اومدن چقدبی ملاحظه میخواستی ازجات بلندنشی بااین وضعت چیزی نگفتن جاریت ومادرشوهرت؟

عزیزم بعدشام‌ا‌ومدن

سوغاتی براتون چیاوردن 

چه خوشحال شدم باریکلا ب خواهرشوهرت ملومه تو رو هم خ دوسداره .

منک بت گفتم جاریت اصلا سیاست نداره اگ داشت جلوی شوهرت فقط قربون صدقت میرفت و بتو دلداری میداد ک فدای سرت ان شالله بچه بعدیت .

ان شالله زندگیتون گرمتر از روز قبل شه💕

سلام فاطمه خوبی چه خبر دختر اوضاع روبه راهه

سلام مهررررربونم ممنون ک ب یادمی...هشت جلسه مشاوره رفتم امااوضاع کماکان بروفق مرادنیست...

چرا مگه چی شده 

هنوزم تو فکر حرف جاریت هستی

هرچی میگذره آتیشم تندترمیشه ب جای سردشدن...انگاربدتردارم میشم...رفت وآمدبامادرشوهرم برام عذااااب شده 

چه ربطی  به مادر شوهرت داره خب

اولا بعد سقط افسردگی گرفتی کاملا طبیعیه 

دوما بهتره روان پزشک هم بری قرص خوردن  گاهی برای حداقل دو سه ماه خیلی بهت کمک می کنه 

سوما اگه مادر شوهرت جریان جاریت و می دونست خیلی بهتر می تونست درکت کنه 

نمی دونم چرا همه چی رو به ضرر. خودت تموم می کنب

خوب وقتی میرم خونه مامانش جاریمم اونجاس من سردوبی محلم اون‌گرم وپرهیجان...من میدونم چراسردم امامامانشوخواهرش فکرمیکنم من دارم خودمومیگیرم براشون چون شوهرم خرجشونومیده واقعادرمونده شدم

خب  به مادر شوهرت بگو جریان و 

توپ و بنداز تو زمین اون 

من معتقدم آدم باید کاری و کنه که اعصاب خودش  راحت تر باشه 

 درستش  اینه نگی

ولی وقتی داره به خودت فشار میاد بین بد و بدتر ‌خب بد و انتخاب کن 

یعنی شوهرتم  با جاریت مثل گذشته است 

مشاور نظرش چی بود اصلا

جاریم چندین بارررر ازمن معذرت خواهی کردبرام کادوخریدولی من نمیتونم گذشت کنم رسمارد دادم...من فوق العاااااااده باگذشت بودم نمیدونم چ مرگم شده...شوهرم باهاش گررم نیست اماسردم نیست خنثی ست...مشاوره هم میگه روخودت کارکن بایدگذشت کنی چون ابرازپشیمونی کردخ

اره خب کار جاریت واقعا سادگی محض بود 

ولی من می دونم الان تو دلت چی می گزره  که نمی تونی ببخشیش

تو ته دلت فکر می کنی جاریت  واقعا فکر می کنه شوهرت یه کاری کرده 

و انگار جلوش حس سرشکستگی داری 

اگه واقعا اون مسئله رو برای خودت حل شده بدونی 

جاری  تو راحت تر می تونی ببخششی