اعصابمو خورد کرد .من و شوهرم تجربه دوم ازدواجمونه.تقرببا هرروز مادرشوهرم یک بهانه جور میکنه اسم زن قبلی شوهرمو جلوم میاره ک اره فلانیم اینجوری بوده.اینم بگم تازه این کارو یاد گرفته.همشم میگه زن فلانی(اسم شوهرمومیگه).اثلا مراعات نمیکنه ک الان اون نیس من زنشم.بااینک اثلانم ازش دل خوشی ندارن فقط میخاد منو تخریب کنه.حامله هم هستم کلی ب هم میریزم.موندم چیکارش کنم.
حساسیت ب خرج ندید
نباید دست هیچکس نقطه ضعف داد !
واکنش همسرت چیه؟
نه اصلا توجه نکن ولی اونقدر خوب باش ک اگه این دفعه گفت شوهرت برینه بهش تو خودتو خراب نکن
یبار بگو مامان جون ایشون دیگه جزوی از خانواده نیستن که در موردشون حرف بزنیم بهتره شماهم فراموشش کنید
به شوهرت بگو جوابشو بده
کارش زشته اصلا نباید اسمی ازش بیاره
یاد مامان دکتر افشار توی ساختمان پزشکان افتادم😖
اهمیت نده وقتی ببینه برات مهم نیست خودش خجالت می کشه تمومش می کنه
اثلا نه اصلا بهش توجه نکن و لبخند بزن
رک بهش بگو اگه اینقد سینه چاکشی و همش حرفش رو میزنی خب چرا طلاقش دادین دلت میخواد ما هم جدا بشیم؟بنظرم رک جواب بده مساله کمی نیست که
بگو مادر جون خیلی دوستش داری باید نگه میداشتی
هم زبون خوبی برات میشد
گوور بابای مادرشوهر. اصلا داره حرف میرنه یه جای دیگه رو نگاه کن نشین پیشش که بخاد بیاد اسم اونو بیاره
شاید عادت کرده . ببین برادرشوهرم خیلی سال طلاق گرفته ولی هنوز مادرشوهرم یا خاتوادش میگن زن فلانی یا پدرزن فلانی....بلاخره ۱۳ سال عروسشون بوده
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
