راستش یه ماهه دیگه عقد خواهرمه یه مراسم درست و حسابی.
امروز یهویی از دهنم در رفت به شوهرم گفتم من که هیچی نفهمیدم عقد ساده عروسی ساده بدون فیلم بردار هیچی....یهو ناراحت شد رفت تو خودش بهم گفتم خب چیکار کنم گذشته ها گذشته حرفشو نزن.
از اون موقع دیگه تو خودشه همش میگم عجب غلطی کردم حرف زدم.
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.