هنو چهار ماه بود ک مادرم فوت شده بود بابام زن گرفت...گفت دختر کوچیک دارم مادر میخاد..خواهرم 13سالشه...هیچی نگفتیم....تازه داشتیم عادت میکردیم ک دیشب فهمیدیم حامله ست...اونم ب من نگفته ب خواهرم گفته..خواهری ک از من بزرگتره و بچه نداره ولی من دختر 9ماهه دارم....بیچاره داره دوا درمون میکنه اونم میدونه...با چ عقلی رفته ب خواهرم اینجوری گفته آخه....دلم کبابه برا خواهرم
ب داداش خودش ک ivf منفی شد نگفته ولی زرتی گذاشته کف دست خواهر من😭😭😭😭😭 حالم خرابه تازه ب ابجیم گفته ببخشید میخاستم اول تو بشی بعد من خواهرمم گفته حالا من وقت دارم تو سنت زیاده😢