یادمه میگفت یه دختره به بهونه کلاس شنا میرفته پیش دوست پسرش...بعد یه مدت خانوادش شک میکنن که چراموهات خیس نیست... دفعه بعدش دختربه پسر میگه وپسرمیگه بیاخونمون دوش بگیروبعدبرو خونتون که مو هاتم خیس بمونه..دخترمیره خونه پسر وبعدیکم نشستن پیش, پسر میره حمام...پسر پنج تا دوستاشو یکی یکی میفرسته سراغ دختر تا بهش تجاوز کنن...اخرین پسر میره داخل ودیگه صدای جیغ دختر نمیاد. میرن داخل حمام ومیبینن رگ دختر وپسر بریده شده وهردو فوت شدن....کاشف به عمل میاد پسراخری داداش دختره بوده
ایناراتعریف میکرد که ماها گول نخوریم...نمیدونم حقیقت داشت یا نه...از این داستان ها زیاد واسمون میگفت...شما چی یادتونه از اون دوران