همش مسافرتن
تازه از سقگفر اومدن دوباره رفتن سفر
اونوقت من
از پارسال تا حالا جایی نرفتم
نه اینکه حسودی کنما
از اینکه من بتازگی دکتر به شوهرم گفته داره افسردگی می گیره ببرش مسافرت
اما نمیدونم چرا همش بخودمون مشغولیم
چرا
همه چی پیچده شده بهم
چرا من شاد نیستم اخه
مادرشوهر همش میخنده و شاده
من که خنده رو و خوش خنده فامیل بودم الان همش سر جانمازم اشک میریزم
چه بلایی سرم اومده
ریشش کجاست
نمیدونم