چند وقت پیش سر یه سری مسایل شوهرم با خانواده من بحث کرد
از اون روز تا تا زندگیم به هم ریخته
با اینکه همه ظاهر خودشونو حفظ می کنن ولی از درون همه چی داغون شده
خانوادهم واقعا از همسرم بدشون اومده
من موندم بین اینا
دارم دیوونه میشم
هر روز از دو طرف حرف میشنوم
نمی تونم زندگی مو اداره کنم
کنترل زندگیم از دستم خارج شده
چی کار کنم شوهرم باز پیش خانودام خوب بشه
توروخدا کمک کنین راه حل بدین
اخرهفته هم باشون می خوایم بریم مسافرت
من نگرانم چون شوهرم خیلی حساسه
عرضه جمع کردن زندگی مو نداشتم خاک توسرم
با هر دو طرف حرف بزن راضیشون کن یه جلسه بذارین سنگاشونو باز کنن
دوست من اجازه بده گذر زمان بعضی چیزها رو حل کنه.به نظر من بهتره مسافرت آخر هفته رو کنسل کنی.چون هر دو طرف منتظر یه جرقه کوچولو هستن
موضوع سرچی بوه؟
بهتر مسافرت کنسل کنی.
بزاری گذر زمان همچی حل کن مشکل همسرت بنداز گردن یکی از خانواده شوهر بگو پرش کردن همسرت بی گناهه.
مشکل شما اینکه تو اینجور مواقع سمت همسرو باید بگیرید.و نباید بزارید حریم بین خانواده و همسر ازبین بره.چون همسرتون ممکنه از علاقه کامل شما دلسرد بشه .وخانوادتون مصوب این مشکل بدونه.جانب داری کنید حل میشه ایشالا
بچههه ها برام دعا کنین تورو خدا
من زندگی مو دوست دارم ولی همش فک می کنم کسی پشت مون دعای بد کرده که همش باهم دعوامون میشه
با اینکه شوهرمو واقعا دوست دارم
موندم توش
برای شما باید اولویت اول همسرتون باشه
حتی اگه حق با خانوادت باشه باید پیش اونا طرف همسرتو بگیری بعد که اومدی خونه با ملایمت بگی که حرف یا کارش اشتباه بوده
از چیزای مثبت بگین .بگین که جونم زه جونش بنده.اونم منو خیلی دوست داره.بپید که شمارو یعنی مادر پدرتونو یلی دوست داره ولی هی نمیدونه چرا اینجوری میشه.از سمت همسرتون مثبت صحبت کنید.از سمت پدر مارتون هم به همسترتون بگید .که رابطه شون بهتر میشه.کدورت و سو تفاهم با صحبت حل میشه
