ببخشیدا ولی حتما کنارتو بهش خوش نمیگذره که پناه میبره به داداشش برای تفریح.
بهش بگومن خیلی میترسم وقتی تنهام تو خونه آقام که کنارم نباشه اصلا آرامش ندارم. کیک و دسر ژله چیزی درست کن یا شبا باهاش برو پارک بخورید و بگید و بخندید یا فیلم موردعلاقشو دانلود کن تا ساعت سه باهم نگاه کنید و تعریف کنید و در حین فیلم دیدن موهاشو نوازش کن و بوسش کن یهو لب بگیر ازش کم کم میبینه کنار توبودن خیلی بهش لذت میده این رفتارشو میزاره کنار فقط باید حوصله کنی توقع نداشته باش یه روزه همه چیز حل بشه. اگه به بابات بگی غرورش میره زیر سوال خودت مشکلتو باهاش حل کن