بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
یکی دوسال بعد عروسی روزه گرفتنشو گذاشت کنار ولی نمازشو میخوند تا همین چند ماه پیش. یه همکار داره که یه مدت خیلی باهاش صمیمی شد تو محل کار. اون همش حرفای ناجور نسبت به دین و اسلام و.. میزد مه همش مزخرفه و.. کلی هم کلیپ و سخنرانی و از این جور چیزا که جدیدا زیاد شده نشونش میداد
من از ساداتم. همش میترسیدن یروز اینو بروم بیاره که امشب آورد. سر یه چیز خیلی پیش پا افتاده یه جروبحث ساده کردیم منم حرصم دراومد گفتم برو بابا خدا شفا بده بهتون. اونم با لحن تمسخر گفت آره ما که مثل شما سید نیستیم به ریسمان الهی متصل باشیم. منم گفتم میدونستم یروز اینو میزنی تو سرم