ولی از وقتی رفتم اون دست ب سیاه سفید نزد شب قبلش برادر شوهرم دعوتمون کرد با خانواده زنش خانواده خودش بردار شوهرم خیلی خوبه گله ولی زنش بر عکسشه همش منو خواهر شوهرمو مادر شوهرم افطار درست کردیم بعد مادرشوهرم بهم گف که صبح با شوهرش دعواش شده که چرا دعوت میکنی نظر من نمیپرسی اصلا یک اخمی کرده بود که به زور غذا خوردم