سلام، روزتون بخير، ميخوام ببينم كسي مثل من هست كه از شوهرش متنفر باشه؟ سه ساله ازدواج كردم و بنا به دلايلي نتونستيم بريم سر خونه زندگي خودمون، بخاطر اختلافات و مشكلاتي ك داريم ازش بيزار شدم، لطفاً راهنمايي كنيد چيكار كنم تا كارمون به جدايي نكشه
خب بعد از عروسی که اوضاع بدتر میشه اگه واقعا دوسش نداری جدا شو
من حس میکنم تودعوا ها خیلی کوتاه اومدی
خطا دیدی وصبوربودی
همین سکوتت باعث تنفرشده
بایدمشکلات ذهن ناخودآگاهت باهمسرت برطرف شه
یکار کن برین سر خونه زندگیتون
برو مشاور خوب تا کمکت کنه
بیزاری اما نمیخوای جدا شی؟
معلومه هنوز دوسش داری که اینجوری میگی بنظرم برو مشاوره
ازش متنفری بعدش میخوای کاری کنی جدا نشی؟ اول تکلیف خودتو با دلت مشخص کن بعد برای ادامہ ی زندگیت تصمیم بگیر
اگه اوضاع هوب نمیشه تا نرفتی خونه خودت فقط طلاق بگیر
اتفاقا کاملا اشتباهه
سکوت خوبه امایه راه حل موقتیه که فقط آتیش مردبخوابه تووقت داشته باشی حرفاتو تنظیم کنی باسیاست بهش بگی
نه که کاملا هیچی نگی
اینجوری میبری
ازاین به بعد شمابعددعواهرچی تودلته باادب وسیاست حتمااا بهش بگو
با خانواده من خيلي بد برخورد ميكنم ولي از من ميخواد هميشه احترام خانوادشو نگه دارم و هميشه زنگ بزنم و جوياي احوالشون باشم، البته من با خانوادش مشكلي ندارم و خودم دوست دارم بهشون احترام بزارم ولي وقتي ميبينم به خانوادم بي ادبي ميكنه حالم بد ميشه
مشكل بعديمون هم اينه ك هرچي پس انداز داشتيم و به برادرش داده براي ساخت منزل، و ما الان خودمون پول اجاره منزل هم نداريم، و تازه هم فهميدم ك وام گرفته و داده به خواهرش و به سختي كار ميكنه تا قسط اين وام و پرداخت كنه، جرات اعتراض ندارم چون منو بي حرمت ميكنه و زنك ميزنه به خانوادم ك دخترتون و نميخوام، احساس ميكنم هيچ زندگي در آينده منتظرم نيست، جديداً ازش متنفر شدم
چ اهمیتی داره وقتی اینقدر خودخواه ک نخواد حتی رو حرفاش فک کنه
نامزدی زیاد باهاش دعوا میکردم ولی الان اصلا حوصلشو ندارم بیشتر خودم با بچه سرگرم میکنم تا بلاخره یه روزی بفهمه در مقابل اخلاقش چه کوتاه امدم
نه دوسش ندارم ، فقط از دعوا و تنش خسته شدم، اوايل حرفامو ميزدم ولي الان واقعاً حوصله دعوا ندارم، خانوادم بي نهايت مخالف طلاق هستن، تا ما دعوامون ميشه اونا هم با من بد ميشن، پشتوانه اي ندارم بعد از طلاق
نه عزیزم اون متوجه نمیشه چون فکرمیکنه تووظیفته
درمقابل مرد ا دو تانکته یادت باشه
1-مهربونی وفداکاریت حتما باید حدداشته باشه وسرهرچیزی کوتاه نیای
2-خودتوبراشون بگیری وکاملا بااعتمادبه نفس باشی
تاارزش وخوبیات به چشمش بیاد
من یه آشنادارم که انگشترشو میفروخت که فقط مهمونای شوهرش میان آبروداری کنه شوهره تااااا لحظه ی آخر هم اونورکه بایدنفهمید چقدرزنه براش تلاش کرد
ولی دخترخالم خیلی خودشومیگیره اصلا نازشوهرشونمیکشه بااینکه شوهرش حقوقشم پایننه این هرروز بیشترازقبل طلا داره
شوهره قدرشواینجوری میدونه دورشم میگرده هرجابخواددخترخالم هم میبرتش
برای مردا نباید خودت باشی باید سیاست داشته باشی واقعا وصدالبته خودتوبالاببری
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
