خانماكمكم كنين خسته شدم چنساله سالگردميگيرن براپدرشرهرم اونوخ من طبقه پايينشونه خونم ديگه خواهرشوهرام و دختراش ازصب ميان ك من درستشون كنم حتي پارسال حامله بودم باشكم گنده كلي خستم كردن٥،٦نفرن هركدومم ميكنم اتوبكش موهاشونم بلنده ديگه وقتي ميخوام برم بالاخونه مادرشوهرم ك سالگردواونجابرگزارميكنن خسته كوفته حوصله ندارم خودمودرست كنم تازه بماندك تمام ظرفامم ميبرن بالا حالااون مشكلي نداره برام اصن ولي امسال واقعانميتونم پسرم٤ماهشه تازگياواينميسته توبغل كسي خوابشم كمه موندم امسال چيكاركنم ك نيان درستشون كنم چون خيلي رودربايسي دارم باشون ازيكطرفم نميتونم بگم نه نميتونم ميكنن بده بچتونگه داريم اينم ميدونم گريه ميكنه من تااينارودرست كنم حالابگين امسال چيكاركنم ناراحت نشن واقعاازدستم برنميادبخدا
برو خونه مامانت .
خودتو بزن به مریضی یا مثلا بهانه کن دور از جون مامانت مریضه برو پیشش ثانیه اخر بیا مراسم
خودتو ب کمردرد و مریضی بزن یا بگو حالم بد بود مامانم منو برد خونش مراقبت کنه
برا سالگرد فوت شماها مو اتو میکنین؟🤔
چه جالب بود برام
سالگرد چی؟ مگه آرایشگری؟
سالگرد خودشون رو درست می کنن ؟ سالگرد باباشون ؟ 😐
دستتو باند بپیچ بگو نمیتونم سوخته
سالگرد فوت؟؟؟
آرایش😐
واه مگه میخوان برن عروسی !!!!
یبار بگو شرمنده نمیتونم برا همیشه تمومه
برو خونه مامانت یا ابجیت در خونتم قفل کن..
چقد باهاشون مدارا میکنی ؟ واقعا چرا؟
اون ساعت برو حمامی جایی طولانی کن حمامتو پسرتم ببر تو اب خوب بازی کنه مباد از خستگی بیهوش میشه
بگو مسموم شدم بدجور
همش بالا میارم
پا میشم سرپا فشارم میفته نمیتونم
بروخونه مامانت...
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
5 ثانیه پیش
6 ثانیه پیش
6 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
