من سریه کاری ام که حقوقش کمه اما چون دانشجوعم و جای دیگه بهم کار ندادن مجبورم سر این کار باشم و نیاز شدید مالی دارم من قبل اینکه شاغل شم با ماشینم میرفتم دنبال دوستم اینا همش میرفتیم بیرون حالا از وقتی سر کارم دیگه نمیرسم ببرمشون دور دور دیگه. حالا این دوستم بعضی وقتا که خستم و میکه چرا نمیای سمتم بهش میگفتم سرکار خستم و ساعت کاریم زیاده و نمیرسم اونم هی میگفت خاک تو سرت ساده گیرت اورده بس که خلی این حرفا عوض خسته نباشید بود . هرروز این حرفا رو بهم میزد دیگه عصبیم کرده بود. هی میگف از کارت دربیا هرروز باید براش توضیح میدادم که هیچ جا نمیزارن که به کلاسام برسم و خونوادمم نمیزارن تو مغازه و رستوران کار کنم مجبورم تا مدرکمو بگیرم بسازم با این شغل.اینم هرروز با این حرفاش مته میکرد تو مخم همش حرف بار خودم میکرد که خاک تو سرت و خلی و احمقی جای یع خسته نباشید تهشم میگفت بخاطر خودت میگم دیگه دیروز بهش تو پیدم