من عقدم ولی انقدر صمیمی هستیم که تقریبا هفته ای دو سه بار میبینمشون
من نمیرم ک ریختشونو نبینم،شوهرم می بینه اذیتم میکنن پافشاری نمیکنه بریم خونشون،همه زن های فامیل از مادر شوهرم بدش میاد
مادر همسرم فوت شدن
هفته ای یک بار غذا درست می کنم با بچه ها میریم خونه پدر شوهرم
همسرم هم آخر شب میاد
نمیخای ریختش بببنی از شوهرت طلاق بگیر اینم پسر همون مادره از شکم اون اومده
طرز فکر و حرف زدنتون درست کنید تا اطرافیان هم بهتون احترام بزارن
سالی دو بار، شهرستانن شکر خدا، خودشون هم حالشون از من بهم میخوره سالی یه بار برای دکتر میان یه روز میمونن میرن
عید رفتم
با اینکه توی یه ساختمونیم معمولا دوماهی یه بار اگر دعوت کنه.شاید هفته ای یا دوهفته ای یه بارم بریم سر بزنیم در حد آخرشب یه ساعت.ولی خب همسرم بیشتر میره.مثلا میره روزی یه ربع میمونه
والا من ازم ناراحتن نمیرم اونجا.انتظار دارن هر هفته دو بار بررررم
ولی من همون ی هفته بزور میرم اگرم دو بار در هفته برم بافاصله ی اخلاقی نشون میدن ک حرصم در بیاد ولی با این وحود باز اصرار میکنن ک بیااااااااا😖
خیلی کارها میشه کرد تا قیافه نحسشون رو ندید.
افطار دعوت کن. یه کم هم مرگ موش چاشنی غذا باشه.
خیلی هم ثواب داره.
میگن دم افطار به رحمت خدا رفتن
یا اینکه اگه مادرشوهرت مجرده. یه شوهر خوب براش پیدا کن
کوچه پشتیمونن
قبلا زیاد میرفتیم ولی الان یکساله که دو ماه یبار میریم
البته اونم خودش دعوت میکنه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
