بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
فقط وفقط برای بچه گیم که شبا جم میشدیم خونه مامانبزرگم آخرای شب من خوابم میگرف سرمو میزاشتم رو پاهای مامانم خوابم میبرد هنوزم سرمو میزارم رو پاهاش ولی بچه گی یه عالمه دیگه داره لامصب
حسوحالی که سالها پیش داشتم دغدغم خط لب داشتن بود رمان خوندنای یواشکی بوی غذاهای مادرم که وقتی از مدرسه میومدم تو خونه پیچیده بود خوشحالیم بخاطر اومدن تابستون و پارک رفتن بود چرا ما رو زمستون پارک نمیبردن آخه؟دلم برا خیلی چیزا تنگه چه وقتایی صرف میکردم رمان مینوشتم نامه مینوشتم برا دوستا و اقوام تو شهرهای دیگه