عزیزم
خیلی عذرمیخوام اگ تند برم
ولی میشه ی چیزو مشخص کنی؟
تو میای اینجا چیکار؟
میای کمکبگیری؟ یا فقط میای بقیه رو در جریان اتفاقات قرار بدی؟
شاید نزدیک ب چند روزه هربار تاپیک زدی من گفتم و هزار نفر دیگ مثه من گفتن دوست عزیزم نرو باهاش مشاوره
دوست عزیزم کوتاه نیا
دوست عزیز مشکلاتتو بگوووووو
تو رفتی مشاوره و قرار کردی دیگ درباره ی گذشته حرف نزنی؟؟؟
معلومه با این روند پیش بری شوهرت تورو متهم به زنا هم میکنه
ضرب و شتم و خیانت ک چیزی نیس دیگ.
یجوری رفتار میکنی انگار واقعا تو یع چیزی به شوهرت بدهکاری
و با وجود تهمت هاش و دروغاش تو میخوای باهاش مشاوره بری و زندگی کنی؟
به هرکی اینو بگی بهت میگه داری اشتباه میکنی
زهرای عزیزم من بعنوان یک زن برات ارزش و احترام زیادی قائلم
ولی اگ اشتباه کردی و برگشتی...و خواستی باهاش زندگی کنی
دیگ نیا اینجا ناله کن
نیا اینجا بگو دلم خودکشی میخواد
اگ قراره اشتباه کنی مسئولیت اشتباهتو قبول کن
الانم تهمتی که شنیدی نتیجه ی اشتباه خودت بوده ککوتاه اومدی و گفتی نمیخوام از هموناول بگمطلاق
چون من اولم بهت گفتم باید به مرگ بگیری تا به تب راضی بشه.
ولی تو مدام داری کوتاه میای و این منو عصبی میکنه چون دوس ندارم از یه زن تا این حد ضعف ببینم اونم زنی ک راه براش همواره و پدرش پشتشه.
امیدوارم حرفام تکونت بده
یه تکون واقعی.