من چون نوهء داییم جلوی چشممه و دقیقا همین اتفاق برای مادرش افتاد میگم
یه زمانی که شرایط روحیم خوب نبود همیشه با خودم میگفتم خدایا از من بدبخت تر هم هست؟؟؟
یاد کسری که میفتادم جگرم خون میشد
با اینکه خانوادهء داییم همه جوره هواشو دارن ولی یه خلاء خیلییییییی بزرگ تو زندگیش هست
الان دوازده سالشه ولی همیشه غمگینه