سلام بچه‌ها، من خیلی اهل تاپیک نیستیم و بیشتر خوانندم اما دیشب واقعا مادر شوهرم حرصمو در آورده که تا حالا ازش دلخورم. مادر شوهر من زن خیلی خوبیه و شاید بگم بی نظیر اما بعضی حرفاش لجمو در میاره. مثلا دیشب وسط مراسم احیا میگه ببینی این خانمه چقد شبیه مریمه(عروس خواهرش) بعدم میگه مریم خیلی لاغر شده از قبل(این بار سومه که توی یه ماه گذشته اینو گفته) خواستک جوابشو بدم که آره نه که تو مهمونیا زیاد کار میکنه!(دست به سیاه و سفیدم نمیزنه هیچیا هیچی) الان هی میخوام به شوهرم تیکه بندازم که مامانت از فکر عروس خواهرش بیرون اومده یا هنوز غصه میخوره. از طرفی هم میگم ضعف نشون ندم که برام مهمه
ما چمونه شما چتونه
ول کن بابا ضعف نشون نده دایورت کن
بنده خدا چیری نگفته واااای
واااا
مادرشوهرت اینقد زن خوبیه اونوقت تو میخوای بدجنس بازی دربیاری
چی بگم
عزیزمم من متوجه نشذم چرااز حرفش دلخور شدی؟ چیزی ک نگفته
😓😓چرا قیمه ها رو میریزی تو ماستا...
ینی با یه کمک کردنی تو ی مهمونی ادم لاغر میشهシシシ
حساس شدی خواهر تاپیکارو نخون
خوب لاغر بشه چی میشه؟
والا مادر شوهر منم خیلی خوبه. همش از زن سابق شوهرم میگه و خوبی هاش حالا من باید ازش دلخور باشم.
این که عروس خواهرشه
شما باید تعیین کنی مادر شوهرت راجع به کی حرف بزنه؟
وا به چه چیزایی حساسی خب بگه بیچاره چیزی نگفته دیگه حق اظهار نظر در مورد دیگرانم ندارن که به عروسشون بر نخوره؟ گناهه به عروس خواهرش فکر کنه؟
آقا من نفهمیدم😕
وا شاید بی منظور گفته یا واقعا یکی رو شبیه اون دیده یادش کرده
من دیگه حرفی ندارم😑😑😑
بیخیال بذا انقد تعریف کنه جونش دربیاد
ن چیزی ازت کم میشه ن اضافه
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
