بچه جاریم تو حیاط اب بازی کرده لباسش خیس شده
از رو بند من لباس بچه منو برداشته تن اون کرده اندازش بوده برگشته میگه هنوز تنش میکنی این لباسو؟ یععنی بده به این
گفتم بله تنش میکنم
معلومم بود که ناراحت شد
ولی اخه بچه من دختر 5 سالست
اون پسر دوساله ماشا.. چاق
لباس دخترونه به چه دردش میخوره
شلوارک براش شلوار بود
واسه خودت نزار امشب برای آرامش خودت و اونا دعا کن، گر چه می‌دونم خیلی سخته، راستی تولد دخترت مبارک
اخه اون شهر دیگست من اینجا
اصلا باهم حرفی نزدیم که
از همون روز اول که اومده بود مادرشوهرم شوهرمو دیده بود تو راه پله گفته بود بیا دست بوس خواهرت
اونم گفته بود زمانه چپه شده اون باید بیاد دیدن برادر بزرگش نه من برم پیش اون
همین
این شده بود دعوا
کجاش به من مربوط بود هنوز نمیدونم
تازه این جریانم من الان که به شوهرم زنگ زدم گفتم مامانت اینو گفته فهمیدم
کلا خواهر شوهرا ذاتا بدجنس و حسودن
زن داداش کوچیکه من به جاری هاش )اون یکی زن داداش هام(تعارف میکنه ،،ولی یه کلام به من تعارف نمیکنه ،،یا یه کلان با دختر من حرف نمیزنه ،،ولی بچه جاریش دائم رو پاشه،،،فقط موقعی که کار آرایشگاه داره یاد من میفته چون میدونه مجانیه
منم دیگه محلش نمیزارم
شاید اون متوجه رفتارش نیست و پشت سرم بگه کم محلی میکنه
یعنی دختر من تو بدترین شرایطم عمه اش یادش نمیاد که بخواد الان یادش بیاد😒
