مرغ شکم پر درست کردم
منم تعریف از خودم نباشه دستپختم عالیه
چون مادرشوهرم روزه بود ما نهار ساده خوردیم
بخاطر همین همش خواهرشوهر و برادرشوهرم میومدن سرگاز میگفان کی اماده میشه
منم میگفتم هنوز خیلی زوده باید حسابی جا بیفته
خلاصه روده کوچیکه روده بزرگه رو خورده بود خخخ
بعد گفتم تاافطار اماده نمیشه افطاری نون پنیر گوجه و سبزی اماده کردم برا مادر شوهرم
ک ی تعارفی ب خواهرشوهرم زدم گفتم بیا فعلا ی جیزی بخور تا شب ک غذااماده بشه
اونم با داد(به شوخی)گفت آره زرنگی میخای سیر بشم
دلمو صابون زدم برای مرغ شکم پر
خلاصه همه داشتن سماق میمکیدن
😂
ولی چون همگی گشنه بودیم ی افطاری زدیم خخخ
فکرکن سفره پهن کرده بودیم برای مادرشوهرم اونوقت خودمون همشو خوردیم 😂
موقع شام ک کشیدم تو دیس مرغه چشمک میزدم بهمون ک زودتر منو بخورین اینقدر خوشگل بود ک نگوووو