بدترین سوتی ای ک یادم میاد اولین بار که با هم رفتیم شمال رفتیم خونه یکی از اشناهای شوهرم
به ما ی اتاق دادن ک اتاقه توحیاط و جدا از خونه بود که راحت باشیم شب خوابیدیم صب پسرشون اومد بیدارمون کرد گف اگه میشه برید پیش مامان اینا حواسشون پرت شه من دوس دخترمو بیارم اینجا
ما رفتیم هول هولی یهو خواهر پسره از بیرون اومد موچشونو گرف دختررو انداخت بیرون رفت دید کا..ندوم اونجاس هزارتا فوش داد به دختره حالا اون کان...م مال کی بود اگه گفتین؟