سلام بچه ها هر وقت ما رو دعوت میکنن ما تو یه ساختمونیم مثلا مادرش تو راه پله من رو میبینه میگه شام بیاین میگم باشه من به علی بگم بهتون خبر میده اگر اومدنی بودیم میگه میایم به شوهرم میگم اه نه نمیخوام برم کار دارم فلان بعد شوهرم که میره بیرون اینا منو میکشن خی زنگ پشته زنگ بعد من میگم فلانی اینجور گفت نه نمیایم فلان بعد تو دهنه من حرف میزارن میگن زنت گفت میایم من از حرف گذاشتنشون بدم میاد چون شوهرم باور میکنه میگه چرا قول دادی!!اگرم تلفنو برندارم هی گیر میدن به من!!خسته شدم😣😣خیلی سیریشن پسرشونم دیوونست خونه مامانم و خواهرم و داداشم لا کله میره سره خونه اینا رفتن بامبول داره!!😐😐از موارده نادره
ازشون جداشو
خونوادش دلشو زدن 😂
خوب همون موقع به بهانه بيار بگو نميتونيم بياييم وقتي ميدوني شوهرت نميره
وای خوش بحالت ولسه ما باید به زور بکشونیمش ییرون
ما اگه دعوت کنن با کله میریم😃
بچه ها بنویسین میخونمتون خواهرشوهرام اومدن دنبالمون!!😐😐
اصلا نمیزارن تو خونه بمونیم خیلی سیریشن شوهرمم خسته شده دیگه
لیلا😂😂 ازونجا که شکمویی فکر کنم مامانت اینا هم عین خودتن و دستپختشون خوبه درسته؟ شاید واسه دستپختشون با کله میره😜😜😜 ول کن بابا 4 سال کارشون اینه دیگه عادت نکردی؟ بزار هر حرفی میخوان از دهن تو بگن😬😬😬 تو کار خودتو بکن😬😬😬😬😐
شما رو شوهرت کار کن که حرفتو باور کنه، بقیه ش حل میشه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
