امشب اولین شب جمعه بعد عقدش بود شوهرش از یک هفته پیش بهش گفته بود یا هم بریم بیرون این وسط پسر خاله دختر دعوتشون کرده بود شام البته شوهرش دعوت نکرده بود دختر هم میخواست بره خونه پسر خاله شوهرش زنگ زده مامانش اجازه بگیره شب برن بیرون مامانش قبول نکرده