یه پیرمردی سراغ دارم ک ۲تادختردم بخت داره قبلا پسرش بهشون کمک مالی میکرداما دیگه اونم ب اینا هیچ کمکی نمیکنه مستاجرهستن بدترین جای دنیا زندگی میکنن تواین ماه عزیز یه کارخیربکنید من ن پول میخوام واسشون ن چیزی بیچاره چرخ گذاشته ناراحتی قلبی داره توقلبش باطری گذاشتن اما باز ازناچاری دست فروشی میکنه روچرخ غذا میفروشه اما تازه تازه داشت کارش میگرفت وذوق داشتن پارکینگی ک چرخشو هرشب میبردمیذاشت اونجا روکوبید ک پاساژ بزنن حالا اون اطراف ب هرکس رومیندازه هیچکس بهش جانمیده ک چرخشو بذاره شبا کرایه خونه پشت کرایه خونه توروخدا اگر اون اطراف کسی روسراغ دارید ک پارکینگ داشته باشه یا اینکه جایی ک اندازه یه چرخ جاش باشه بگیدمعرفی کنم بهش جیگرم میسوزه واسشون....