بچه ها شوهرم از اول زندگیم خیلی تحقیرم میکرد جلوی خانوادش بعضی اوقات جلوی خانواده ی خودم خیلی بد حرف میزدیا با رفتاراش کوچیکم میکرد.یه سال بعد ازدواجمون کلا سرد سرد شد از سر کارش میومد قرص خواب میخورد میخوابید نمیدونست من چه قدر احساس تنهایی میکنم بعدش گند خیانتش درومد بعدم که بهتر شد همش دعوا چند بار وحشیانه کتک زده.الانم مشکلم بی پولیو سرد بودنو و دعواست.خسته شدم بهش میگم جدا شیم ناراحت میشه نمیخواد جدا شه ولی من دیگه زندگیمو نمیخوام میخوام ریسک کنم یا بدتر میشه یا بهتر.تو فکرمه خودمو بزنم به افسردگی که مریض شدم هر چند افسردم شدم خیلی میترسم ام اس بگیرم از دست رفتاراش میخوام تا حالم بدتر نشده تظاهر کنم که ولم کنه هر چند هنوزم دوسش دارم.چطوری خودمو بزنم به افسردگی شدید؟
نکن
ساکت باش شاد نباش نخند بی تفاوت باش از خونه نرو بیرون بهش محبت نکن تو خودت باش
ای بالا مردا چشونه
ماشاله چقدر هم مزایا داره شوهرت
واقعا افسرده میشیااا
من جای تو بودم واقعا افسرده میشدم نیاز نبود خودمو بزنم ب افسردگی
رو نداره که اون اینهمه بلا سرت آورده حالا تو روت نمیشه؟؟؟؟
اون اشغال که خیانت کرده بازم میکنه ولش کن
یکی از فامیلامون همین کارو کرد😂 طلاقم گرفت
البته مشکل از خودش بود وگرنه پسره خوب بود بیچاره
با این کارایی که کرده خجالت نداره، رک حرفتو بزن
روت زن میاره بدتر واقعن ام اس میشی خدانکرده
گریه کن همش
غذا نپز
کار خونه نکن
چراغارو خاموش کن
حرف نزن
همش بخواب
اینا علایم افسردگی
چرا خودتو کم‌میگیری چرا نقش بازی کنی چطوری اون دل تو رو می شکست تو الان هوای اونو داری هنوز بگو نمیخوامت بعد برو دادخواست بده
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
