2733
2739

خرج روز عروسی رو دادن ( همون تالار) 

بقیه چیزاهم مثل زیر لفظی و پاگشایی و عیدی طلا دادن هرکدوم یکبار

بقیه همه با شوهرم بودم 

حلقه و نشون و لباس عروسی و آتلیه عقد و عروسی و حنابندون و رهن خونه و همه چیه همه چی با شوهرم بوده درحالیکه من طرف خودمون یه همچین چیزی ندیده بودم همه رو پسر بده همه رو بابای داماد میداد تازه به کمک پسره یه خونه هم براشون خریدن رفتن سر خونه زندگیشون 

یه نمونش پسرعموم که همزمان با من عقد کرد اما ۹ماه دیرتر عروسی کرد

اما پدرشوهرم حاضر نیست قدم برداره 

بابای خودم خیلی قدم برمیداره اما اون نه 

مثلا بابام یه واحد کلا داد به من گفت هروقت خواستی خونه بخری اینو بفروش (منم هنوز به شوهرم نگفتم) یه زمین هم شریکی با پدرشوهرم خریدن به این قرار که اونو بعد که گرون شد بفروشن و برای ما خونه بخرن اما پدرشوهرم داره سهمشو میفروشه که برای خودش خونه بخره درحالیکه خودش خونه داره و داره میزنه زیر قول و قرارا با بابای من 

کلا پدرشوهرم تو این فکره که مثل زمان قدیم پسرش خودش جون بکنه خودش یه کاری کنه درحالیکه الان همه فامیلای ما کلا دست پسراشونو میگیرن چون با این وضع جوونای الان کمتر میتونن به جایی برسن هنر کنن خرج عادی زندگی رو دربیارن 


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

شغل پدر همسرم آزاده و همسرم بنده خدا میگه از وقتی دبستانی بوده و حتی قبل از اون همیشه میرفته سر کار و کمک باباش 

پدرهمسرم قبل ازدواج ما حتی دوران عقدمون به همسرم یه قرونم حقوق نمیداد 

هر وقت میخواستیم بریم بیرون همسرم از خونه پول میگرفت به منم بر میخورد و نمیذاشتم همسرم برام خرج کنه چون فکر میکردم همسرم حقوق جدا داره و علاوه بر اون از خونه پول میگیره 

اینو بعد ازدواج فهمیدم که شوهرم حقوق نمیگرفته 

و اما بحث تاپیک

برامون یه واحد بالای خونشون ساختن 

چند تا وسیله شوهرم خرید 

خانواده ی همسرم عروسی ام برامون گرفتن در حالی که شوهرم روز خواستگاری گفت برات جشن نمیگیرم دلیلشو نگفت اما بعد ازدواج فهمیدم که چرا بنده خدا اونجوری میگفت

بخاطر همون بابام چون داغ مراسم تو دلم نمونه برام بهترین جشن رو گرفت

خیلیا علنااااا بهم گفتن خوشبحالت که خانواده ی شوهرت برات کم نذاشتن 

حتی دختر دایی شوهرم بارها گفت 

همسرمم گفت این سری کسی پرسید بگو شوهر من اگه جای دیگه کار میکرد و پولاشو جمع میکرد خیلی بهترین از مراسم ها رو میگرفت 

همسرم گفت بعد یه عمر کار کردن بدون حقوق شاید عروسی بخشیشو جبران کنع 

کااااااش هیچ وقت برامون هیچ کاری نمیکردن

از رو شکم سیری نمیگم من زندگیم خیلی تحت الشعاع من عاشق اینم که مستقل باشم

2728
خرج روز عروسی رو دادن ( همون تالار)  بقیه چیزاهم مثل زیر لفظی و پاگشایی و عیدی طلا دادن هرکدوم ...

من خیلی وقتا دلم برای شوهرم میسوزه 

چون که میبینم پسرامون چجوریَن اینم میبینم دلم براش میسوزه (بیشتر برای خودم) این خودشم میبینه باباش اینجوری و با طرفِ من نقایسه میکنه ناراحت میشه اما به روش نمیاره ، الان دیشب گفتم دیگه ۱ درصد قرار بود خونه دار شیم بابات نذاشت گفت من انتظاری ازش ندارم گفتم الان همه باباها کمک میکنن حتی اگه الان تو از باباتم انتظار داشته باشی اون یه قدمم برنمیداره اصلا خودتو نگران نکن انقدر ناراحت بود در حد بغض کردن ولی چشماشو بست که مثلا خوابم میاد من نبینم قرمزی چشماشو

از نظر قانونی نمیتونن اینکارو بکنن. مگه اینکه قبل از مردنشون خودشون اموالشونو به نام کسی دیگه بزنن ...

اخه قبل از مردنش ارث داده همون خونه خریده برامون میگه بعد از مردنم

 شما ارث نبرین که در حق بقیه بچه ها ظلم نشه

خدایا به بزرگیت قسمت میدم سایه هیچ پدر مادری رو از روی سر فرزندانش کم نکن

 زیاد چون همسرم تک فرزنده حمایت پدرشو داشت چون همسرم از اول زمان دوستی مغازه و خونه رو داشت که واقعا حمایت  بزرگی بوده براش.

بجای اینکه کفشتو با لباست ست کنی حرفتو با عملت ست کن☺
2738
هیچی همه رو از صفر تا صد خود شوهرم داد از روز اول آشنایی تا خواستگاری و نامزدی و عروسی و همه چی همه ...

دقیقا مثل شوهر من. بهتر اینجوری دیگه منتی نیست😎

خدا همیشه آنلاینه ....فقط بهش پیام بده☺☺😍😍😍
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز