شغل پدر همسرم آزاده و همسرم بنده خدا میگه از وقتی دبستانی بوده و حتی قبل از اون همیشه میرفته سر کار و کمک باباش
پدرهمسرم قبل ازدواج ما حتی دوران عقدمون به همسرم یه قرونم حقوق نمیداد
هر وقت میخواستیم بریم بیرون همسرم از خونه پول میگرفت به منم بر میخورد و نمیذاشتم همسرم برام خرج کنه چون فکر میکردم همسرم حقوق جدا داره و علاوه بر اون از خونه پول میگیره
اینو بعد ازدواج فهمیدم که شوهرم حقوق نمیگرفته
و اما بحث تاپیک
برامون یه واحد بالای خونشون ساختن
چند تا وسیله شوهرم خرید
خانواده ی همسرم عروسی ام برامون گرفتن در حالی که شوهرم روز خواستگاری گفت برات جشن نمیگیرم دلیلشو نگفت اما بعد ازدواج فهمیدم که چرا بنده خدا اونجوری میگفت
بخاطر همون بابام چون داغ مراسم تو دلم نمونه برام بهترین جشن رو گرفت
خیلیا علنااااا بهم گفتن خوشبحالت که خانواده ی شوهرت برات کم نذاشتن
حتی دختر دایی شوهرم بارها گفت
همسرمم گفت این سری کسی پرسید بگو شوهر من اگه جای دیگه کار میکرد و پولاشو جمع میکرد خیلی بهترین از مراسم ها رو میگرفت
همسرم گفت بعد یه عمر کار کردن بدون حقوق شاید عروسی بخشیشو جبران کنع
کااااااش هیچ وقت برامون هیچ کاری نمیکردن
از رو شکم سیری نمیگم من زندگیم خیلی تحت الشعاع من عاشق اینم که مستقل باشم