شرایط رفتن به استرالیا کسی میدونه؟

نیــناخانوم

عضویت: 1396/09/20

تعداد پست: 9788

خواهر من الان اونجاس ولی اونا رو از اندونزی فرستادن اونجا تا تکلیمشون مشخص بشه برن المان

من لایق بهترینام.برای حل مشکل شوهرم یه صلوات مهمونمون کنید.لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین

1398/03/01

|

01:56

لاله_سر

عضویت: 1398/01/03

تعداد پست: 1993

شرایط مالیت خوبه بهش فکر کن و اگر نه بیخیال

1398/03/01

|

01:56

مدیر استارتر

عضویت: 1397/04/18

تعداد پست: 3579

بلیط رو میدونم میخواد. تونستم کمکی کنم؟

😄

1398/03/01

|

01:56

fafagola

عضویت: 1396/07/15

تعداد پست: 4083

تا سر کوچه رو بلدما.بگم؟

ای بر پدرت دنیا...آهسته چه ها کردی...دل من هر چه غلط بود فراوان کردی...

1398/03/01

|

01:56

مدیر استارتر

عضویت: 1397/04/18

تعداد پست: 3579

تا سر کوچه رو بلدما.بگم؟

😄😄

1398/03/01

|

01:57

راحيل١٢٧

عضویت: 1397/04/10

تعداد پست: 6823

😄

خیلی خوشحال میشم اینجا کمک میکنم. اگر سوال دیگه ایی داری بازم بپرس😁

1398/03/01

|

01:57

خواهدآمد

عضویت: 1397/03/01

تعداد پست: 3196

بابا من هنوز ایران رو کامل ندیدم خارجم فقط تا کربلا رفتم

1398/03/01

|

01:58

مدیر استارتر

عضویت: 1397/04/18

تعداد پست: 3579

خیلی خوشحال میشم اینجا کمک میکنم. اگر سوال دیگه ایی داری بازم بپرس😁

مرسی جیگر

1398/03/01

|

01:59

ملانیی

عضویت: 1397/09/24

تعداد پست: 14310

دوست شوهرمن قاچاقی داشت میرفت تا نصفه راهم رفته بود ولی ترسید وبرگشت؛میگفت قایقی که مارو میبرد چندتاش رفت زیراب کسی بیرون نیاورد زن ومرد وبچه داشتن التماس میکردن ولی غرق شدن

جوکر:من یه همسر داشتم زیبا بود...کسیکه بهم میگفت من خیلی نگرانتم؛همیشه بهم میگفت بایدبیشتر بخندم...قماربازی میکرد ویه عالمه هم بدهی بالااورده بود...طلبکارها صورتش رو خط خطی کردن،ماپولی برای جراحیش نداشتیم نمیتونست تحمل کنه...من میخواستم دوباره لبخندش رو ببینم،فقط میخواستم بدونه زخمهاش اهمیتی برام نداره پس یه تیغ گذاشتم توی دهنمو اینکارو کردم...میدونی بعدش چیشد؟اون نتونست منو اینجوری ببینه!ترکم کرد...قضیه برام بامزه شد..."حالا همیشه میخندم"

1398/03/01

|

01:59

مدیر استارتر

عضویت: 1397/04/18

تعداد پست: 3579

دوست شوهرمن قاچاقی داشت میرفت تا نصفه راهم رفته بود ولی ترسید وبرگشت؛میگفت قایقی که مارو میبرد چندتا ...

وای قاچاقی چرا اخه

1398/03/01

|

02:00

ملانیی

عضویت: 1397/09/24

تعداد پست: 14310

وای قاچاقی چرا اخه

جوگیر شده بود؛حالا خواهروبرادراش اونجان نمیدونم چرا خریت کرده بود

جوکر:من یه همسر داشتم زیبا بود...کسیکه بهم میگفت من خیلی نگرانتم؛همیشه بهم میگفت بایدبیشتر بخندم...قماربازی میکرد ویه عالمه هم بدهی بالااورده بود...طلبکارها صورتش رو خط خطی کردن،ماپولی برای جراحیش نداشتیم نمیتونست تحمل کنه...من میخواستم دوباره لبخندش رو ببینم،فقط میخواستم بدونه زخمهاش اهمیتی برام نداره پس یه تیغ گذاشتم توی دهنمو اینکارو کردم...میدونی بعدش چیشد؟اون نتونست منو اینجوری ببینه!ترکم کرد...قضیه برام بامزه شد..."حالا همیشه میخندم"

1398/03/01

|

02:02