من هر وقت شوهرم نبود مادرشوهرم میومد میگفت ساسان فلان کارو کرده بعد که من باشوهرم بحث میکردم شوهرم به مامانش میگفت چرا به حدیث گفتی میگفت حدیث به من گفته مادر شوهرم از ترس تکذیب میکرد اخرم همچی سر من خراب شد واسه اون گفتم با اینکه مادر شوهر منم خیلی خوبه
خخخ بیا باهم حدس بزنیم😂
ببین ما چند شب پیش خونه فامیل شوهرم دعوت بودیم بعد تا اومدیم بریم چون خدایی شوهرم خیلی کار شد موقع افطار رسیدیم قبلشم با شوهرم ی کوچولو بحثمون شد پدر مادرشوهرمم عادت دارن خونه فامیلشون دعوتیم تلفن کشمون میکنند منم گوشیمو سایلنت کردم ویبره اشم آف کردم ج زنگهای مادرشوهرمو ندارم🙈اونجا رسیدیم مادرشوهرم هی تکرار میکرد ب جفتتون ز زدم ج ندادین منم گفتم وای من خوابیده بودم سایلنت کردم یادم رفت درست کنم ولی ول کن نبود پدرشوهرمم اومد با اخم اومد گفت چرا دیر اومدین منم با اخم گفتم شوهرم کار داشت
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
