منم مثل تو واسه اینکه از شوهرم خوشم نمیاد دلم نمیخواد بچه داشته باشم شبیه اون بشه
من اونوقتی که ازدواج کردم باهاش کمی دوسش داشتم
و نه قیافه و نه هیچی برام مهم نبود
همیشه بهش محبت میکردم پیامای عاشقانه پر از حسای خوب
اما انگار دارم به دیوار پیام میدم گاهی جواب نمیداد گاهی هم که جواب میداد با یه تشکر خشک و خالی و پشت بندش یه عزیزم و گلم و من یهو دلم میگرفت و غصه دار میشدم خیلی سعی کردم باهم خوب باشیم اما اون نخواست هنوز یه ماه نشده به عروسیم کتک خوردم سر هیچ و پوچ و به خاطر عصبی بودنش ولی با اون حال بازم خواستم باهاش ادامه بدم و همچنان سر هیچ و پوچ کتک میخورم و الان شدم یه آدم بی روح که حتی به خودشم تعلق نداره و انقدر رو هوام که اصلا فلسفه وجودی خودمم درک نمیکنم
من خواستم عاشقش بشم دوسش داشته باشم
اما اون نخواست
کتکم زد
بهم خیانت کرد
سرد بود چه به لحاظ رفتاری که خیلی سرد و خشک بود
چه به لحاظ جنسی
من الان از هیچیش خوشم نمیاد
😐