خاب دیدم چنتا ماهی تپل افتاده بود رو زمین بعد یعو جون گرفتن ومبخزیدن ب سمت یکم آب که روزمین بود همشونو جمع کردم ریختم تو پلاستیک ،یکیشون رفت تو سوراخ گیر کرد با دستم اوردمش بیرون،،وتو خابم یکی از کفشای کهنم که میخام بندازمش دور پام بود وگم شد ومن ناراحت بودم ودنبالش میگشتم پیداش نکردم انگار آب جوب برده بودش،،ومن کفشای مامانم پام بود