دقیقا عروسو به زور اینکه پسره خاطرخواهشه تحمل میکنن
برا من که نابوده کلا بشکنه دستم که نمک نداره اونهمه بهش خوبی کردم دیگه فک کرد لطف مکرر میشه وظیفه
هفته یه بارم میاد ده روز میشینه ور دل من
شانس اوردم شاغلم تا عصر قیلفشو نمیبنم
عصرم که میرم باید با خستگی خدمت کنم بهشون بدون یه ذره قدردانی