من امشب داشتم با شوهرم حرف میزدم یهو گفتم وای پیر بشی چه شولی میشی🙄😂
خیلی باحال بود انقد خندیدم که آخرش شوهرم منو از اتاق بیرون کرد 😂😂😂
من تصورم راجبش این بود دماغ آویزون
بی دندون با زگیل کنار گوشش موهای جلوش ریخته و گردنش چروک شده😂😂😭😭
آی خندیدیممم ولی یه لحظه حس کردم وای الان جونیم چه نعمتیه هاااا واقعا