شوهرمن مثلا یکی دوبار خاهرامو باماشین ی جابرسونه دفعه بعدش خیلی ناراصیه ک من بهش بگم فلانی ببراونجا.مثلاخوشش نمیاد.منت میکنه ی کم
توام برا خانواده ی خودش کاری کرد همینکارو باهاش بکن
بله عروسی برادر بزرگترم میگفت که خیلی کار کردم
برای عروسی برادر کوچیکم،گفتم شما لطف کن وقت شام بیا که کار نکنی،من حوصله ندارم تا یک سال حرف بشنوم😕
خب چرا میگی فلانی و برسون؟ من بدم میاد بهش بگم.مامانمم میاد باآژانس میفرستمش.خیلی کم پیش میاد بهش بگم فلانی و برسون جایی.مردا بدشون میاد
اره
به قول قدیمیا
در خونه رو باد واکنه بعضی که دوماد واکنه
خدا و شکر خانواده کوچکترین احتیاجی به شوهرم نداشتن و. ندارن والا خانواده اون از ما سو استفاده میکنن تشکر هم نمیکنن
مثلا وقتی ماشین دستمه اویزون من میشن بعد خودشون میرن جایی از در خونه من با ماشین رد میشن منو نمیبرن
چند وقت پیش دندونی دختر. خواهرشوهرم بود از در خونه من رد شدن رفتن سر ظهر جمعه منم هفته ۳۶ بارداری با یه پسر ۳ساله تاکسی گیرم نمیومد خیلی دلم شکست
پدرشوهرم اینجوریه اگه یه کاری واسه کسی (به خصوص خانواده زنش) کرد رسواشون میکنه
شوهرمم وقتایی که بیحوصلست سعی میکنم کار بهش نگم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
