خیلی دلم گرفته از خدا از دنیا از این حال و هوا
امشب دوتا خبر حاملگی شنیدم خیلی خوشحال شدم خیلی چون قرار دوباره عمه بشم اون یکی هم دوست چند سالمه ک حامله س خب خوشحال م بقران ک خوشحال م اما چی می شد منم خبر حاملگی مو میدادم ک اشک همسرمو نبینم بخدا سخت ترین امتحان زندگی م خیلی سخت وقتی زنداداش م گفت بحقانیت خدا قسم خیلی خوشحال شدم ک دارم عمه میشم بغلش کردم و بوسیدمش
ولی خب خیلی دلم خاس منم حامله میشدم راحت و بی دردسر چقدر باید این دکتر بریم دارو ها گرونن
اثر داروها خیلی زیاد رو اعصاب ادم
من حسود نیست م همه منو میشناسن میدونن ک اصلا حسود نیست م اما حسرت میخورم دلم منم میخاد
میش واس ماور شدن همه دعا کنید تو شبای قدر خیلی دلم گرفته
دارم از بغض خفه میشم اوه خدایا خودت مرحم دلم باش خودت درد داری خودت صبر بده