من ی بار ی متن ادبی( یکم طولانی بود) فرستادم برای دوستم در جواب بهم گفت توقع داری اینو بخونم؟؟؟😒😒😒حقش بود بزنم تو سرش یا ن
کسی رو هیچ وقت ضایع نمیکنم ، خوشم نمیاد
با تبر بزن نصف شه😜
من نه ضایع شدم نه ضایع کردم.
😐فهمیدم استادی که ازش بدم میاد عین خودم رئالی بود
دیگه از اونجا با فوتبال خدافظی کردم
مادرشوهرم بوده
ک‌تو بچه داریم خییییلی دخالت میکنه
😐اومدم بیام خونمون دم در پسر فامیل بود من رو بروش
بودم
سلام کردم
یهو گف عه اومدی گفتم اره🙂
یهو یه صدا کلفتی گف آره 😂😂😂نگو با پسر پشتیه😐
ب سرعت نور انداختم خودمو داخل
یه بار تو یه گروهی داشتیم در مورد تولد حرف میزدیم یکی از پسرا گفت چی میخوای واسه تولدت من گفتم هیچی مگه تو باید بگیری سلامت باشی 🤨 گفت منظورم اینه چی میخوای واست بگیرن ؟😬😬😑
[QUOTE=90099661]با تبر بزن نصف شه
خودش جوکای طولانی می فرستاد اشکالی نداش متن من ب دلش امده بود😂😂😂ولی عوضشو در امدم😈😈😈
همین سحری،،،،همسرم میرفت شهرستان روزه نگرفت،،،،شب تا سحری بیداربود اومد باهام سحری خورد گفت تنها نباشی،،،گفتم گشنته به اسم من نگو بگو گشنمه،،،گفت تمام شب وقت داشتم غذا بخورم 😒
من صندوقدارم جلوی مشتری حواسم نبود بلند به سالندار گفتم میز۴ حساب نکرده نزارین بره😫 (انگار دزد گرفتم تازه اون بیچاره اصلا غذاش تموم نشده بود خخ)
بعد اون یکی مشتری خاست حساب کنه الکی دوساعت گفتم قابل نداره....!!!😐
حتما پیش خودش میگفته اره جون خودت قابل نداره؟؟
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
