بابام نمیزاشت همسرم دوران عقد پیش من بمونه،یا من برم خونشون(الان میفهمم که کار درست رو انجام داده)یه شب بنا به دلیلی موند،،،من و مامانم روی تخت خوابیدیم و همسرم پایین تخت،تاریک و چراغا خاموش،،من پامو اووردم پایین بزنم به سرش بگم بیدارم ،مثلا خوبی ،خوابیدی چه میدونم شیطنت کنم،همسرم فکر کرد (شصت پام) لبمه😱 دیگه باقیش با خودتون،،شصت،،لب همسرم😲😁😁😁😁
یادش بخیر،،هنوزم میگم حرف زیادی نزدن شصت پا میخای؟؟