صورت فلكى سنبله (خوشه) را از چه زمانى مى شناسند؟
صورت فلكى سنبله يكى از قديمى ترين صورتهاى فلكى است كه توسط انسان شناسايى و توصيف شده است. اكثر اقوام باستانى، اين صورت فلكى را به عنوان اِلاهِه ى باروَرى مقدّس به شمار مى آوردند.
بابِليها در اين صورت فلكى الهه (ايشتار) را مى ديدند كه به خداى غلّات (تَموز) Tamuz عشق مى ورزيد. هر سال، وقتى كه او را دِرو مى كردند و زمين را شخم مى زدند، ايشتار به سوگ مى نشست. او در زمستان به جهان زيرين مى رفت تا تموز را باز گرداند. آنگاه در آغاز سال تَموز در جامه اى سبز و تازه دوباره در زمين ظاهر مى شد.
اين صورت فلكى نزْد يونانيان باستان نيز الاهه ى بارورى (ديمِتِر) Demeter يا دخترش (پِرزِفون) Persephon به شمار مى رفت. خداى خدايان زئوس به خداى جهان زيرين (هادِس) Hades قول داده بود كه اين دختر را به همسرى او در آوَرَد و هادِس دختر را فريفته و ربوده بودالاهه ديمِتِر با از دست دادن دخترش خيلى غمگين شد و درختانو زمين هاى كشاورزى را خشكانيد. بِالْاَخَره زئوس تصميم گرفت براى جلوگيرى از قحطى و گرسنگى انسانها اجازه دهد كه پِرزفون دو سوّم سال را نزْد مادرش بر زمين و يك سوّم ديگر را نزْد همسرش در جهان زيرين به سر آوَرَد.به محض آن كه پِرزفون به زير زمين مى رفت، هوا سرد و بارانى مى شد، برگهاى درختان مى ريختند، بارش برف آغاز مى شد و زمستان از راه مى رسيد.
زمانى كه پِرزفون دوباره به روى زمين باز مى گشت، همه جا سبز مى شد و بهار آغاز مى شد. به اين ترتيب صورت فلكى سُنبله تغيير فصلها را نيز به خاطر مى آوَرَد.
در تعبير ديگرى صورت فلكى سنبله، (اورانيا) Urania الاهه ى يونانىِ اختر شناسى به شمار مى آمد. روميان اين صورت فلكى را (آستْرِآ) Astraea يعنى الاهه ى عدالت و قوانين طبيعت تصوّر مى كردند.
و مسيحيان پيشين در اين صورت فلكى (مريم مقدّس) Virgin mary را مشاهده مى كردند.
ستاره ى اصلى سنبله، يعنى (سمّاك اعزل) Spica، حدود ٢٨٠ سال نورى از ما فاصله دارد و ٢٣٠٠ بار نورانى تر از خورشيد است. در واقع سمّاك اعزل يك جفت ستاره اند، كه در مدّت فقط ٤ روز به دُور يكديگر مى گردند، به عبارت ديگر آنها ستارگانى دو قلواند.