الان 3ساله خوراکمون باهاش یکیه .چندماه دیگه میرم خونه خودم مستقل میشم.البته خونه جدیدمون دیوار ب دیوارشونه.با اینکه شوهر داره انتظار داره همیشه عروس تو خونش باشه و بره و بیاد.من اصلا ازین قاطی شدنا خوشم نمیاد.چیکار کنم بنظرتون ک بعد مستقل شدنمون هی تند تند نگه بیاین اینجا.خیلی از ذستش کشیدم دلم نمیخواد ببینمش
تو که داشتی مستقل میشدی یه چن تا ساختمون فاصله مینداختی بینتون دختر خوب
نرو تمام
چه مادر شوهر خوبی
قدرشناس باش
بیشتر مادر شوهرها شدن بی‌تفاوت
برو کلاسی چیزی بگو وقت ندارم
یبار خیلی رک و محترمانه بهش بگو که 3سال چون همخونه بودین قبلا هم ک خونه پدرتون
الان واقعا میخواین یکم تنها و مستقل باشین
از قدیم گفتن دوری و دوستی
هفته ای یبار کافیه بنظرم
با لبخند و ناز بگو
همسرتم قبلش توجیه کن ک اونم پشت حرفتو بگیره یا خودش بگه
برو چند تا کلاس اسم بنویس تو سرای محله تون به بهونه کلاس و خستگی و امتحان و تمرین بپیچون بعد ک عادت کرد دیگه تمومه
مادر شوهر آویزون؟؟
ای خدا شکرت
میدونم الان میریزین سرم
ولی دلم گرفت برا مادرشوهرت
طفلی اینهمه زحمت بکش بچه بزرگ کن ک اخرش یکی اینطوری بهت بگه فقط واس اینک بخوای پسر و عروست رو ببینی
هی خدا😔😔
زمین دادن خونه ساختن اخرشم این..... یکم سیاست داشته باش مجبور نیستی آز حالا دعوا کنی.... برو مستقل بشو بعد اگه آویزون بود بیا راهنماییت کنیم 😕
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
