2752
2734
عنوان

گل مهرم تصادف کردم

| مشاهده متن کامل بحث + 1037921 بازدید | 16416 پست
از امروز تصمیم بگیر با دختر گلت دو تایی این آسیب دیدگی رو شکست بدین  تو که نمیخای با فکرای منف ...

سعی میکنم 

ولی قول نمیدم 

من مادرم 

ممکنه یه جاهایی کم بیارم 

درخواست دوستی قبول نمیکنم سر این موضوع شدید  ضربه خوردم 💔


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

عزیزم دختر خاله من پزشکه داشت تخصص پوست میگرفت که دچار تومور مخچه شد و با یه سردرد شدید راهی بیمارستان شد و جراحی کرد، دچار عارضه شد و باز دوباره جراحی کرد،  کلا دو بار جراحی سنگین مخچه کرد، شکر خدا بدخیم نبود ولی با اینکه نزدیک سی سالش بود بعد عمل دید چشماش بسیار ضعیف شده بود و کلا خیلی خیلی منگ بود تا مدت طولانی طوری که باباش دستشو میگرفت میبردش تو آشپزخونه میگفت عزیزم این یخچاله.. این گازه... همه رو براش میگفت مثه یه بچه یک ساله... 

خلاصه حدود 2 سال و نیم درگیر این موضوع بودن و مرتب باهاش کار میکردن و کار درمانی و..بردن تا شکر خدا الان دیگه خوب شده و داره میره ادامه تخصصشو بگیره 😊

تازه الان حامله هم هست 😊

اون تازه سی سالش بود، نی نی تو کوچیکه فرآیند ترمیم تو بدنش بهتر و سریعتره، نگران نباش فقط پیگیرش باش شدید و ناامید نشو

جواب احمق ها رو نمیدم 😂
2731
من الان به جز راه رفتن یاسمین  نگران چشماشم  نمیدونیم میبینه  یا توجه نمیکنه

خودت گفتی گفتن چشماش مشکلی نداره عزیزم 

نگران نباش ، مخچه ترمیم بشه توجهش هم درست میشه 

سعی کردند ما را دفن کنند ، غافل از آنکه ما بذر بودیم .                                                                                       چگوارا
سعی میکنم  ولی قول نمیدم  من مادرم  ممکنه یه جاهایی کم بیارم


گلمهر جان، عزیزم. یه نصیحت خواهرانه. واسه همه لحظات زندگی! 

عزیز خواهر شما ناراحت باشی یا شاد، این لحظه ها می گذره! قرار نیست به حکم مادر بودن افسرده باشی، احساس گناه کنی! 

من متوجه نمی شوم وقتی میگی چرا من باید این اتفاق واسه ام بیوفته؟! مگه تا حالا دیدی زندگی کسی بدون درد باشه؟ خوشبختترین ادما یه نقطه تلخی توی زندگی شون هست. با این حس گناه، با این حس تلخ، با این مقایسه هیچ چیز جز افسردگی و خستگی نصیبت نمیشه!

عزیز خواهر، خدایی که از مادر به ما مهربانتره، تقدیرت را اینطور دیده، درسته سختی کشیدی اما منصفانه، یعنی واقعا بعد از سختی شیرینی نبود؟!! 

درسته فاطمه نازبانو بوده و دیر امده بغلت، اما وقتی امد غم اون هشت سال را واسه ات شیرین نکرد؟ 

درسته روزهای بعد تصادف سخت بود اما همین بودن الانش واست غنیمت نیست؟! 

عزیزم همه زندگی سعی کن مثبت اندیش باشی، یعنی از این تصادف فقط سختی هاش دیدی؟ روزهای شیرین نداشت؟ لحظه های خوش نداشت؟ اینکه دیدی خانواده ات چقدر برای تو و دخترت دلنگرانن، اینکه همسر مهربانی داری که هر لحظه تکیه گاهت بود اینکه توی دنیای به این بزرگی یه سایتی باشه و به کاربرایی که هر کدام یه جای دنیا هستند و هر کدام برای خودشون مشکلاتی دارند اما دلشون واسه تو و دخترت می تپه و برات ذکر و صلوات و دعا دارند واسه ات شیرین نبود؟ 

عزیز ناشکری درست نیست. من دو ماه با فاطمه جانم بیمارستان بودم. لحظه لحظه ای را که میگی درک می کنم. سختی هات را با تمام وجود می فهمم. حرفهایی که میزنم حرف کسی نیست که خارج یه ماجرا باشه و فقط بخواهد نصیحت کنه! اما من میگم تو شاد باشی و غمگین این روزا می گذره، اما از گلمهر شاد یه خانواده شاد می مونه که از یه مرحله سخت با قهرمانی گذشتند. از گلمهر غمگین یه مادر افسرده می مونه که خدای نکرده چند ماه بعد اثر این استرس ها و افسوس ها میشه یه مریضی روحی یا جسمی! 

انتخاب با خودته بانو! 

اما حالا که می خواهی انتخاب کنی یه نگاهی هم به فاطمه نازت بکن، ببین دخترکت مادر شاد می خواهد یا غمگین؟ 

یه نگاه به همسرت بکن، ببین از در میاد داخل بعد از اون مشکلات و درد مریضی بچه و هزینه های بیمارستان و کار درمانی و و و دوست داره یه همسر شاد و مرتب و خونه گرم ببینه، تا بشه کنج آرامشش، یا دوست داره همسر افسرده و با حسرت و دل آزرده ببینه؟ 

انتخاب با تو هست بانو، تو ستون خانواده ای. ببین چی واسه خودت و دلت و خانواده ات بهتره  

عزیزم میشه بیشتر توضیح بدی  من خیلی احتیاج دارم که کساییکه مثل یاسمین بودنو خوب شدن در  م ...

ضربه به سرش نخورد منظورم این بود مثل ایشون شفا پیدا کرد.مغز رانش یه دفعه سیاه شد و دکتر گفت باید اورژانسی عمل بشه و قطعش کنیم مامانم شبش نماز امام حسین خوند براش شبش خواب دیده بود یه خانومی بهش میگه پاشو راه برو صبح دیدیم بدون عصاش داره راه میره تمام ام آر ای شم سالم بود شکر خدا

من الان به جز راه رفتن یاسمین  نگران چشماشم  نمیدونیم میبینه  یا توجه نمیکنه

گلمهر بار سومه که برات تو این تاپیک تعریف میکنم.این کاملا عادیه.پدر منم با ضربه ای که به سرش وارد شده بود،بینایی نداشت و چشمهاش انحراف شدید داشت.و کسی رو نمیشناخت اما خوب شد.

پس اینقدر نگران و ناامید نباش!

در تلاطم زندگی باخدا بودن بهتر از ناخدا بودن است.سرم بالاست چون بالا سرم خداست❤️
@شتاو     @فاطمه     @دختر_چشم_آبى     @امی_ماه     ...

چند تا خوانده شده؟

من ۵۰۰ شاخه گل صلوات تقدیم به مادر امام زمان میکنم که دختر گلمون هر چه زودتر شفای کامل بگیره❤

در تلاطم زندگی باخدا بودن بهتر از ناخدا بودن است.سرم بالاست چون بالا سرم خداست❤️
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687