سلام دوستان من۶سال عروسی کردم دیگه سرزندگیمم.ولی مشکلی که هس همیشه آزارم میده دوربودن ازخانوادمه.زیادم دورنیستاولی نمیدونم چرانمیتونم خودموراضی کنم.من تومرکزشهرزندگی میکنم مامانم ایناتوشهرستانن فاصلمون یه رب الی ۲۰دقیقس.خواهرم ندارم همین یه دونه دخترم بایه داداشم دارم.ولی دوست داشتم نزدیک مامانم بودم احساس میکنم مامانم گناه داره کسی رانداره.چیکارکنم .خیلی ازارم میده این
ب این فکر کن خیلی دخترا کشور دیگن خودشون یا خانوادشون
من 8 ساعت فاصله دارم با مامانم
سالی یبار میبینمش
حالا تو یه ربع
اصلا انگار رفت امد درون شهریه
شما کمی لوس نیستی احیانا 😞
بیشین بینیم باو😒
قانع شدی?
دوسداشتم بیااینجامشورت کنم یکم همه بیان دعوام کنن خوب بشم😂
به شوهرمم میگم بیابریم نزدیک اونامیگه نه من نمیام اونجاچون کارم اینجاس.برام سخته همیشه بحثمون سرهمینه
خواهر الان تو شهرای بزرگ مادر و دختر تو یه شهرم باشن باز یه ساعت راه دارن. یه ربع بیست دقیقه که دیگه دور حساب نمیشه که!!!
هر لحظه اراده کنه یه ربعه پیش مامانتی لوس نباش دیگه
چه خوب بفکر مامانتی
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
