هرموقع حوصلشون سر میره میان خونه ما. سرزده. تازه وقتی هایی هم که نیستیم زنگ میزنن ما جلو در خونتونیم زنگ میزنیم نیستین 😑😑😑خب وقتی در و باز نمیکنیم یعنی نیستیم دیگه
بخدا خسته شدم. نشستی تو حال خودت یهو میبینی زنگ میزنن. صبح. سر ظهر. شب
تااومدن خونه باهاشون رسمی و سر وسنگین برخورد کن
زندگی همینه دیگه بگذرون بره
چند بار کم محلی کنی میرن
شایدم جایی رو ندارند که میان
وای چه بد 😒😒😒😒😒😒
چه جالب اینا مثل خانواده شوهر منن تازه دلشون میخواد من بابچه نوزاد هی واسشون شامو نهار درس کنم
یبار تو جمع زنانه بگو من معذب میشم بدون دعوت و بی هماهنگی جایی برم یا کسی بیاد خونه ام...
بابا برم خونه کسی یهو طرف به خاطر من اذیت بشه و تو شرایط مناسبی نباشه...
میون حرفهات بگو و اموزش بده
انقد هستن کسایی که همیشه تنهان و ارزوشونه کاش حداقل خانواده شوهر بهشون نزدیک میبود و مرتب میومدن پیششون
صله رحم خوبه..اما از سرزده رفتن جایی واقعا بدم میاد😐😐😐
وای نه به شوری خونواده شوهرشما نه به بی نمکی اقوام شوهر من.تقریبا هشت ماهه عروسی کردم بعضی از برادرشوهر خواهرشوهم هنو نیومدن خونمون.
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
57 ثانیه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
