بچه ها خنده دار ترین خاطره عمرتونو تعریف کنین دور هم بخندیم😘😍
من بگم خیلی خنده داره
بگید دیگه 🥴🥴🥴
من خاطره وحشتناک دارم.درباره همزاد
با دوستام بيرون بوديم ي راننده ماشين سنگين ديديم همش بهمون حرفاي بد ميزد يدفه گفتم انقد بدم مياد ازشون انقد تو جاده موندن ......و خيلي چيزاي ديگ گفتم(البته توهين نشه حرصم دراومده بود گفتم) يدفه يكي از دوستام گف باباي من راننده ماشين سنگينه😬✋
حدود۶سال پیش بود بابارفت رو اوپن نشست گفت اگه بتونین من پایین بکشین نمیدونم یه چیزی گفت میخریم که گرونم بود خیلی اقا منو مامانم خواهرم پای بابامو گرفتیم اینقد زور زدیم میکشیدیم نتونستیم اقا باید بابامو میدیدین قرمزقرمز چجوری مقاومت میکرد
یکی میگفت پسرخالش وقتی ۱۵سالش بوده،رفته بودن با چندتا از رفیقاش تو ی مکانی که زباله هارو اونجا میریختن.میگفت چندتا ک ن د م پیداکرده بودن فوت کرده بودن همونشکلی اومده بودن تو محل.میگه کل محل رو هوا بود.آخرش باباش رفته بود اونارو ازشون بگیره گفته بودن بادکنکامونو بگیرید نمیایم خونه شب.باباشم دونه دونه زده بود ترکونده بود با پس گردنی برده بود خونه🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣
یبار اول دبیرستان بودم خواستم برم مدرسه لباسای مدرسه ام تو وسط اتاق افتاده بود تند تند لباس پوشیدم بقیه لباسا هم که ریخته بودن وسط ریختم تو کمد.اون موقع روسری کوتاها مد بود قرار بود ببرم برا دوستم قبل که لباسا جمع کنم پیش مانتوم بود بعد که لباسا پوشیدم هرچی گشتم پیدا نکردم گفتم ولش کن فردا میبرم براش خلاصه رفتم کلاس سر زنگ ریاضی معلم گفت بیا پای تخته همین که رفتم مسله حل کنم دیدم همه دارند میخندند معلممونم سرخ شده و بزور جلو خندشو میگره تا نگو شلوار پوشیده بودم دوسری هم پیشش بوده رفته تو کش شلوارم بقیشم از مانتو اویزون مانتومم کوتاه یادم نمیره چقد خجالت کشیدم
یه بارم پسر عموم رو مخم راه میرفت منم عصبی شدم گفتم گه دهن پدرت خووب رفت به باباش گفت باباش و عمه هام گفتن بیشعور چرا حرف میزاری دهن فلانی منم صحنه رو ترکیدم اومدم پیش مامانم گفت گفتی گفتم اره گفت خاک تو سرت باش گفتم باش
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
