بچه ها شوهر من یه پسر دایی داره که پزشکه.
خیلی خیلی مرتب قد بلند و خوش تیپ و محترمه از طرفی این اقا نمازو روزش سر جاش تو بعضی مراسمات مذهبی چون صدای خوبی داره دعوت میشه...
خیلی برام جالبه که یه خانم داره که قدش تا کمر اشم نیست و خیلی سیاه هست و دماغشم شکسته یه ورم بزرگ رو بینیش هست.حالا نکنه جالبش اینه که این اقا وقتی به خانمش نگاه میکنه انگار از شوق اشکش دربیاد به شوهرم گفت نمیدونم چه کار خوبی انجام دادم که خدا مینا قسمتم کرده.
از قضا یکی دیگه از دختر دایی های شوهرم برگشت گقت مینا دوست داری بینیت عمل کنی.اقا شوهره پریده که اینجوری قشنگ و بی نقصه دفعه اخرتون باشه در مورد همسرم نظر میدین.قشنگ ترین دمآغ فامیل داره.