سلام ی سوال داشتم از خانوم های محترم سایت
دیروز خواستم با نامزدم صحبت کنم
ظهر بهش پیام دادم بعد که از مدرسه اومدی زنگ بزن حرف بزنیم عصر ها بود
تا ۶:۳۰منتظر بودم خبری نشد خودم زنگ زدم بعد دوبار زنگ زدن ی پیام داد چون اعتبار نداشت نیومد بعد من گفتم بسته مکالمه میگیرم زنگ میزنم که گفت میگم دارم میرم بیرون بعد گفتم اصلا وقت نداری گفت ن گفتم با دوستات یا مامانت ؟مواظب خودت باش گفت دوستام دوباره گفتم مواظب خودت خیلی باش وفعلا 😙 و دیه جوابی نداد شبش هم منتظر بودم حداقل وقتی برگشت زنگ بزنه ک نزد دیه ب خودش زنگ نزدم زنگ زدم خونه شون تا بدونم اومده یا ن ک اومده بود با مامانش حرف زدم سلام و احوال پرسی بعد گوشی داد بهش منم بهش گفتم چرا زنگ نزدی و اومدی چیری نگفتی گفت از خستگی داشتم میمردم منم دیه حرفی نزدم ن دیشب تونستم بخوابم ن الان منی ک تا یک بعدظهر خواب بودم(روز تعطیل) و خیلی هم دوستش دارم اونم دوستم داره ولی مغروره و حس میکنم کم بهم توجه میکنه نمیدونم چه کنم دیشب تا الان گفتم قطع ارتباط کنم تا خودش زنگ بزنه ولی تحمل ندارم و هرچقدر میام خودمو با ی دلیل قانع کنم ک حتما یادش رفته یا چیزی بوده نمیشه اخه چن بار شده و من هم ی بار اینجوری شد تو یاداشت هاش نوشته و بهم گفت ک ناراحت شده خودش خیلی حساسه روم وحسوده ولی نمیدونم چرا حساسی و حسودی منو جدی نمیگیره