سلام
نمیدونم باید از کجا شروع کنم خیلی افسرده شدم
انگار دیگه هیچ امیدی تو زندگیم ندارم
زندگیم شده همش باب دل شوهرم
هرطوری ک اون دوست داره باید بشه
کادو بردن واس بقیه مخصوصا خواهربرادرش
طرز مهمونی دادنمون
رفت و آمدمون
حتی ی بارم نمیتونم کارایی ک خواهربرادرش باهام میکنن جبران کنم
میگه من برادر بزرگترشونم
از من انتظار دارن بیشتر واسشون خرج کنم
اصلا ب نظر و ناراحتی من اهمیت نمیده😔